مخاطب سینمای ایران با ساخت فیلمهای سطحی کم میشود/ سعی کردم اندیشهها و نوستالژیهای سهراب را به فیلم تبدیل کنم
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۳۰۷۰۶
علی قویتن که شباهت زیادی هم با سهراب سپهری دارد، مشغول ساخت فیلم سینمایی از این شاعر فقید و آماده کردن آن برای سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر است.
به گزارش خبرنگار حوزه سینما و تئاتر گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، در بین شعرای معاصر سهراب سپهری از شعرایی است که هر سن و قشری را به طرف خود جذب میکند و کمتر فردی است که حداقل با یکی از سرودههای وی آشنایی نداشته باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علی قویتن که به غیر از «رویای سهراب» کارگردانی 14 و نویسندگی 13 فیلم سینمایی در ژانرهای مختلف در کارنامه کاری خود دارد، در سال ۱۳۷۰ با ساخت فیلم سینمایی «عشق من شهر من» وارد سینمای حرفهای شد. وی توانسته دو سیمرغ بلورین از سی و یکمین جشنواره فیلم فجر، در بخشهای بینالملل و سودای سیمرغ را از آن خود کند. او از سال ۲۰۱۲ تاکنون با فیلمهایش در فستیوالهای بینالمللی چون جیفونی ایتالیا، گدنیا لهستان، سینه کید هلند، کیکیفه آلمان، قاهره مصر، الیمپیا یونان، بمبئی، چنا و کرالای هند، داکای بنگلادش، مالتی آرت انگلستان، زلین چک حضور پیدا کرد و توانست جایزه بهترین فیلم را از فستیوال داکا 2018 و جایزه ویژه هیئت داوران فستیوال الیمپیای یونان و جایزه یونیسف در الیمپیا یونان ۲۰۱۷، را برای فیلم پل سفید از آن خود کند.
به همین مناسبت گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا گفتگویی با قویتن، کارگردان فیلم «رویای سهراب» ترتیب داده که در ادامه میخوانید.
آنا: چگونه سهراب شما را به رویاهایش کشاند؟
قوی تن: این داستان ماجراهای زیادی دارد ولی مهمترین دلیل علاقهای بود که من نیز به مانند سایر مردم به سهراب سپهری داشتم. سهراب به نظرم شاعر خاصی است و کمتر فردی را دیدهام که با وی ارتباط برقرار نکند. اشعار و سرودههای وی با همه اقشار جامعه در هر سن و سالی ارتباط برقرار میکند، سهراب مخصوص سن و قشر خاصی نیست به عبارتی سهراب در دل من جای داشت و همین مرا به سمت ساخت یک فیلم از او کشاند.
من از دوران نوجوانی سهراب و اشعارش را میشناختم. در این روند که فیلمساز شدم تا همین چند سال پیش اصلاً فکر نمیکردم در مورد سهراب فیلم بسازم، من دغدغههای خودم را داشتم و فیلمهای خودم را در ژانرهای مختلف از قبیل خانوادگی، طنز، اکشن و ... ساخته بودم به عبارتی همه جور فیلمی ساخته بودم، در دهه دوم فیلمسازی به سراغ سبک خاص خودم رفتم سینمایی که یک جور سینمایِ انسانمحور با لطافت خاص خود بود در این دوره با اتفاقاتی که رخ داد بیشتر به سهراب اندیشیدم.
آنا: چه اتفاقاتی رخ داد؟
قوی تن: به گفته همکاران و مردم من شباهتهایی در چهره با سهراب دارم این شباهت انگیزه من برای حضور در این مسیر را چند برابر کرد.
سعی کردم تا اندیشهها و نوستالژیها و افکارش را به فیلم تبدیل کنم؛ چرا که سهراب میان تمام مردم حل شده و شعرهایش برای همه قابل درک است.
آنا: بی شباهت هم نیستید.
قوی تن: هر کسی من را میبیند از سهراب یاد میکند، وسوسه اینکه میتوانم نقش سهراب را بازی کنم این انگیزه را مضاعف کرد. در این مسیر تحقیقات مفصلی هم درباره این شاعر طبیعت گرا که در نقاشی هم دستی داشته است؛ انجام دادم. اینها همه دست به دست هم داد و من را به سمت «رویای سهراب» کشاند.
آنا: در مورد تحقیقاتی که کردید توضیح میدهید.
قوی تن: برای شناخت کاراکتر و شخصیت سهراب تحقیقات زیادی با افراد معروف و غیر معروف هر کسی که به نحوی با سهراب در ارتباط بودند داشتم با افراد متعددی که از نزدیک با وی در ارتباط بودند دیدار و گفتگو کردم که معصومه سیحون، مشفق کاشانی، فهیمه راستکار از جمله آن افراد هستند حتی نامههایی که توسط دیگران برای سهراب نوشته شده بود و یا افرادی که به سهراب علاقه داشتند همه این افراد در دایره تحقیقات من برای ساخت این فیلم قرار گرفت.
آنا: ظاهراً همکارانتان هم شما را برای ساخت این فیلم تشویق میکردند.
قوی تن: بله در سال 84 که فیلم «نسکافه داغ داغ» را میساختم حتی محاسنم کوتاه بود زنده یاد خسرو شکیبایی گفت: «تو به شدت شبیه سهراب سپهری هستی چرا فیلمی درباره او نمیسازی» و من را تشویق میکرد حتی بیست روز قبل از فوتش که در این دفتر با هم دیدار داشتیم دوباره برای ساخت این فیلم تأکید کرد و حتی به من گفت که حاضر است در پشت صحنه اگر کاری از دستش بربیاید به من کمک کند. یادم است چند سال پیش علیرضا شجاعنوری هم گفت داری پیر میشوی چرا فیلم سهراب را عقب میاندازی؟ مردم نیز وقتی من را میدیدند این شباهت را یادآور میشدند، به نوعی یک رسالت و مسئولیت در من برای ساخت فیلمی در مورد سهراب ایجاد شد و در نتیجه رویای سهراب شکل گرفت.
آنا: در این مسیر با چه سختیهایی مواجه بودید؟
قوی تن: این که چه بخشی از زندگی این شاعر را به تصویر بکشم از دغدغههایی بود که ذهنم را به خود مشغول کرد.
چه روزها و شب هایی که در کوچه پس کوچههایی که او قدم زده بود قدم زدم، خودم را به این شخصیت نزدیک کردم. هیچ هراسی نداشتم و با وجود بازیگران توانایی که انتخاب کردم و با عوامل خوب و با تجربه پشت دوربین تلاش کردیم فیلم خوبی بسازیم.
آنا: پروژه سهراب از چه زمانی شکل جدی به خود گرفت؟
قوی تن: طرح تحقیق این پروژه از سال 81 شروع شد در آن زمان اهتمام من برای مستند سهراب بود، فکرش را هم نمیکردم فیلم سینمایی درباره این شاعر بسازم اما از سال 84 بهطور جدی به فکر ساخت فیلم سینمایی با موضوع سهراب سپهری افتادم و از سال 90 بود که این جدیت چهره عملی به خود گرفت، وقتی با فیلم «پرواز بادبادکها» در جشنواره حضور پیدا کردم و خودم هم نقشی در آن داشتم به تدریج شاهد بودم که رویای سهراب در حال شکل گیری و به دنیا آمدن است.
آنا: و فیلمنامه را در چه سالی و چگونه نوشتید؟
قوی تن: از سال 90 تا 96 چندین فیلمنامه از زوایای مختلف درباره سهراب نوشتم که بالاخره یکی از آن فیلمنامهها را قطعی و پیش تولید را شروع کردم.
آنا: چگونه با سهراب آشنا شدید؟
قوی تن: شعر نو با نیما شروع میشود ولی سهراب یکی از ستونهای این سبک شعری است و در سبک شعر نو نیز معروفترین سرودهها را میتوان در اشعار سهراب سپهری دید. پیش از این نیز گفتم با سهراب سپهری در دوران جوانی بیگانه نبودم و در گعدههای دوستانهای که داشتم گاهی در مورد اشعار شعرا صحبت میکردیم من از اشعار سهراب میخواندم و حتی گاهی سرودههایی از خودم نیز برای رفقا میخواندم که آنان فکر میکردند که این اشعار از سهراب است و بعد متوجه میشدند که سروده خودم است.
آنا: چندی پیش متنی میخواندم که میگفت نوشتن در مورد سهراب آسان نیست، فیلم ساختن در مورد سهراب چگونه بود؟
قوی تن: در تحقیقاتی که برای ساخت این فیلم داشتم متوجه شدم سهراب در زمان و همدورههای خودش بهعنوان شاعر اجتماعی انگاشته نمیشده است یا این جور بگویم بهتر است که دیدگاه شعری سهراب نسبت به مسائل اجتماع در مقایسه با سایر شعرای هم عصرش متفاوت بوده است، سهراب مسائل اجتماعی را در صدای پای آب میدیده است در حالیکه شاعر دیگر در شعر زمستان دیده است؛ به واقع باید گفت؛ جهان بینیها متفاوت است وگرنه شاعری که درد اجتماع و جامعه خودش نداشته باشد، قطعاً فراموش میشود این در حالی است که شاعری مانند سهراب جزو پر مخاطبترین شعرا در این سالها بوده است.
آنا: شما سهراب را چگونه شناختید؟
قوی تن: من سهراب را عارف و فیلسوف میدانم که اندیشههای فلسفی خود را در قالب شعر سروده است؛ جهان بینی که با عرفان و فلسفه خاص خودش در هم تنیده و در ویترین شعر به نمایش گذاشته است. در این فیلم هم تلاش من این بوده که همان نگاهی که سهراب جهان را میدیده از دریچه دوربین به آن نگاه کنیم سعی کردم این فیلم با نگاه سهراب قوام یابد.
آنا: جو فعلی سینما پذیرای این نوع فیلم فرهنگی است؟
قوی تن: متأسفانه افسار سینمای کشور به دست افرادی افتاده که سبک و سیاق سینما را به سمت سطحی نگری بردهاند در واقع کارگردانان و فیلمسازانی که دغدغه فیلم فرهنگی را دارند با این پیش زمینه ریسک نمیکنند با این استدلال که با ساخت فیلم فرهنگی ممکن است تماشاچی از دست برود، دغدغههای خود را پیگیری نمیکنند غافل از اینکه با ساخت فیلمهای سطحی، سینمای ایران در حال از دست دادن تماشاچی است. نسل کنونی جامعه ما تحولات اجتماعی زیادی را تجربه کرده، جامعه پوست انداخته است نسلی شکل گرفته که اندیشیدن را اساس کار خود قرار داده است.
هر کسی من را میبیند از سهراب یاد میکند، وسوسه اینکه میتوانم نقش سهراب را بازی کنم این انگیزه را مضاعف کرد. در این مسیر تحقیقات مفصلی هم درباره این شاعر طبیعت گرا که در نقاشی هم دستی داد انجام دادم.
آنا: آیا از نام سهراب نترسیدید؟
قوی تن: من یک فیلمساز هستم و تجربههای چندین سالهام به کمکم آمد و با تحقیق و پژوهش به ابعاد مختلف این شخصیت نزدیک شدم فیلمنامههای متفاوت نوشتم، مسافرتهای متعدد کردم، چه روزها و شبهایی که در کوچه پس کوچههایی که او قدم زده بود قدم زدم، خودم را به این شخصیت نزدیک کردم. در این رابطه هیچ هراسی نداشتم و با وجود بازیگران توانایی که انتخاب کردم و عوامل خوب و با تجربه پشت دوربین تلاش کردیم فیلم خوبی بسازیم. در واقع اینکه از چه زاویهای به سهراب بپردازم من را به فکر فرو میبرد به همین دلیل از سال 90 فیلمنامههای مختلفی را نوشتم که بالاخره یکی از آنها من را راضی کرد و به فیلم تبدیل شد و به این طریق به دیدگاه شاعر نزدیک شدم.
آنا: چرا بیوگرافی سهراب را فیلم نکردید؟
قوی تن: به عقیده من در یک فیلم سینمایی نمیتوان تمام زندگی شاعر را روایت کرد زندگی شاعری که فراز و فرود زیادی داشته است.
آنا: و شما از چه زاویهای به سهراب نزدیک شدید؟
قوی تن: سعی کردم تا اندیشهها و نوستالژیها و افکارش را به فیلم تبدیل کنم؛ چرا که سهراب میان تمام مردم حل شده و شعرهایش برای همه قابل درک است.
انتهای پیام/4139/
منبع: آنا
کلیدواژه: سهراب سپهری جشنواره فیلم فجر 98
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۳۰۷۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرور تجربه اقتباس «صوراحیل» در نمایشگاه کتاب/ سهم انجمن چقدر است
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم کوتاه «صوراحیل» یکی از آثار اقتباسی است که سال گذشته در بخش «کتاب و سینما» در جشنواره فیلمکوتاه تهران روی پرده رفت و امروز نشست نقد و بررسی آن در نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.
انجمن سینمای جوانان ایران با همکاری خانه کتاب در خلال برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، به بررسی فیلم های اقتباسی می پردازد.
در اولین جلسه فیلم کوتاه «صوراحیل» به کارگردانی اسماعیل عظیمی و با مجری- کارشناسی سعید هاشم زاده در کوشک کتاب بررسی شد.
در ابتدای این نشست عظیمی بیان کرد: مهدی شریفی نویسنده کتاب «صوراحیل» دوست من است و با توجه به اینکه از دوستانم خواسته بودم تا آن دسته از آثارشان را که قابلیت اقتباس سینمایی دارند به من معرفی کنند در نهایت به کتاب مهدی شریفی رسیدیم و تصمیم گرفتیم «صوراحیل» را بر اساس آن بسازیم.
وی با بیان اینکه فیلم کوتاه «صوراحیل» در برگیرنده این پیام است که مرگ هر کسی میتواند ما را به یاد مرگ بیندازد، به یاد مرگ بودن به معنای ناامیدی نیست و امیدواری را به دنبال میآورد، مطرح کرد: نویسنده کتابی که از آن اقتباس کرده بودم پس از تماشای «صوراحیل» به من گفت فیلم جلوتر از آن چیزی بود که من فکر می کردم.
این کارگردان ضمن تاکید بر اینکه اقتباس کار بسیار مشکلی است، توضیح داد: از ابتدا هم بر این موضوع واقف بودم که ساخت «صوراحیل» کار سختی است اما علاقهمند به تولیدش بودم و دوست داشتم این فضا را تجربه کنم. با این خال به نظرم فضای سینمای کشور فضایی باز برای تولید فیلمهای اقتباسی است و فکر میکنم که انجمن سینمای جوانان ایران باید دورههای آموزشی تولید فیلمهای اقتباسی را برگزار کند.
انجمن سینمای جوانان ایران در سیوپنجمین نمایشگاه کتاب تهران، در قالب نشست نقدوبررسی فیلمهای اقتباسی، به اهمیت ارتباط کتاب و سینما خواهد پرداخت.
سهم انجمن سینمای جوانان ایران از نمایشگاه کتاب
یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی در کشور محسوب میشود که بخش عمدهای از تازهترین تولیدات بازار نشر در آن در معرض دید علاقهمندان کتاب و مطالعه قرار میگیرد. در این میان ناشران فعال در حوزههای تخصصی هم آثار شاخص خود را عرضه میکنند و علاقهمندان فرصت ویژهای دارند تا با اهم تولیدات پژوهشی، تألیفی و ترجمه در رشته تخصصی خود را بهصورت یکجا مواجه شوند و به آنها دسترسی داشته باشند.
انجمن سینمای جوانان ایران، سالهاست که به مرجعی تخصصی در حوزه تأمین محتوا و انتشار کتابهای آموزشی و پژوهشی در حوزه سینمای کوتاه، تبدیل شده است و دانشجویان سینما، فیلمسازان کوتاه و تمامی علاقهمندان به فیلمکوتاه در این سالها بخشی از نیازهای آموزشی و مطالعاتی خود را از طریق آثار منتشرشده این انجمن، مرتفع کردهاند.
نمایشگاه سیوپنجم کتاب تهران هم در حالی از امروز چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت فعالیتهای خود را به صورت رسمی آغاز خواهد کرد که انجمن سینمای جوانان ایران هم با ترکیبی متنوع از کتابهای تخصصی در حوزه سینمای کوتاه، در قالب این رویداد میزبان علاقهمندان خواهد بود.
آثار عرضه شده از سوی انجمن سینمای جوانان در سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران عبارتند از؛ «ژانر در فیلم کوتاه» مجموعه مقالاتی به دبیری علمی دکتر رامتین شهبازی، «مدیریت تولید فیلم» به قلم محمدرضا پاسدار، مجموعه دو جلدی «تاریخ هنر برای فیلمسازان» نوشته گیلیان مک ایور با ترجمه مجید کیانیان، «فیلم کوتاه، سپهر بلند» مجموعه مقالاتی به دبیری منصور براهیمی، «ساخت فیلم کوتاه با بودجه صفر» نوشته ریزان هاوس با ترجمه مجید کیانیان، «داستان در فیلم کوتاه» نوشته ریک بیرستو با ترجمه پیمان فلاحی، «نوشتن فیلم کوتاه» نوشته پاتریسیا کوپر با ترجمه پیمان فلاحی، «داستانگویی در فیلم کوتاه» به قلم سعید عقیقی، «ساختن یک فیلم کوتاه» نوشته روبرتو مولیترنی با ترجمه صنم نادری، «درباره عکاسی» نوشته سوزان سونتاک با ترجمه فرزانه طاهری، «عکاسی و روان کاوی» نوشته استفن بری با ترجمه زهرا پژوتن و صمد قربانزاده، «کشف فیلم کوتاه» به قلم سینیتا فلاندو با ترجمه پیمان فلاحی، «ترکیبندی تصویر در سینما و تلویزیون» نوشته پیتر وارد با ترجمه حمید احمدی لاری و «هنر فیلم کوتاه داستانی» نوشته ریچارد راسکین با ترجمه پیمان شوقی.
علاقهمندان به سینمای کوتاه میتوانند در ایام برگزاری سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در مصلای تهران، با مراجعه به غرفه سازمان سینمایی، ضمن اطلاع از تازهترین فعالیتهای مطالعاتی و پژوهشی انجمن سینمای جوانان ایران نسبت به تهیه آثار فوق اقدام کنند.
کد خبر 6101192